نهسرةلغتنامه دهخدانهسرة. [ ن َ س َ رَ ] (ع مص ) بریدن گوشت را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || خوردن طعام را. (منتهی الارب ). به حرص خوردن طعام را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
نَحْشُرُهُفرهنگ واژگان قرآنمحشورش مي کنيم(کلمه حشر به معناي بيرون کردن و کوچ دادن قومي از قرارگاهشان به زور و جبر است)
نُهسراییnonet 2واژههای مصوب فرهنگستانقطعۀ موسیقی که برای نُه خواننده یا نُه نوازنده تصنیف شده باشد متـ . نُهنوازی