لغتنامه دهخدا
مرفوع . [ م َ] (ع مص ، اِ) نوعی از دویدن ، و آن مصدر است چون مجلود و معقول : هذه دابة لیس لها مرفوع . (از منتهی الارب ). دویدنی است کمتر از حُضر. (از اقرب الموارد). || بالاترین و سریعترین حرکت . (از اقرب الموارد). || (ص ) نعت مفعولی از رفع. رجوع به رفع شود. || بلند داشته شده