مکفوءلغتنامه دهخدامکفوء. [ م َ ] (ع ص ) مکفوءاللون ؛ برگردیده رنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مکفاء شود. || اناء مکفوء؛ خنوربرگردانیده و خمیده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
مکفاءلغتنامه دهخدامکفاء. [ م ُ ف َءْ ] (ع ص ) مکفاءاللون ؛ آنکه رنگش دگرگون شده باشد. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). و رجوع به مکفوء شود.
مقفالغتنامه دهخدامقفا. [ م ُ ق َف ْ فا ] (ع ص ) دارای قافیه . (ناظم الاطباء). صاحب قافیه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مقفی شود.
مکفاءلغتنامه دهخدامکفاء. [ م ُ ف َءْ ] (ع ص ) مکفاءاللون ؛ آنکه رنگش دگرگون شده باشد. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). و رجوع به مکفوء شود.