میاومةلغتنامه دهخدامیاومة. [ م ُ وَ م َ ] (ع مص ) به روز معامله کردن . (منتهی الارب ). به روزها معامله کردن . (یادداشت مؤلف ). || روزمزد کردن . یوام .(یادداشت مؤلف ) (آنندراج ). چیزی به روزاروز فرادادن . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
میاومهلغتنامه دهخدامیاومه . [ م ُ وَ م َ / وِ م ِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) روزمزدی . روزانه . یومیه . مقابل مشاهره و مسانهه . معامله ٔ روزی . ج ، میاومات . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به میاومات شود.
موهومیلغتنامه دهخداموهومی . [ م َ / مُو ] (ص نسبی ) هرچیز منسوب به موهوم . (یادداشت مؤلف ). خرافی . موهوماتی . انیاب اغوالی . نیش غولی . (یادداشت مؤلف ). || (اصطلاح ریاضی ) عدد موهومی . (یادداشت مؤلف ). عدد مفروض . عدد فرضی .
یواملغتنامه دهخدایوام . [ ی ِ] (ع مص ) به معنی میاومة است . (ناظم الاطباء). میاومة.روزمزد کردن . (منتهی الارب ). و رجوع به میاومة شود.
میاوماتلغتنامه دهخدامیاومات . [ م ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ میاومة. روزمزدها. مقابل مشاهرات و مسانهات که ماه مزدها و سال مزدها باشد. (از یادداشت مؤلف ) : مشاهرات و میاومات ایشان رایج می رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 423). و رجوع به میاومة شود.<br
میاومهلغتنامه دهخدامیاومه . [ م ُ وَ م َ / وِ م ِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) روزمزدی . روزانه . یومیه . مقابل مشاهره و مسانهه . معامله ٔ روزی . ج ، میاومات . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به میاومات شود.
مساوعةلغتنامه دهخدامساوعة. [ م ُ وَ ع َ ] (ع مص ) بر ساعت معامله کردن چنانکه میاومة بر روز و یوم معامله کردن است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). به ساعت معاملت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). ساعت مزد کردن . ساعتی مزد دادن .