فرهنگ فارسی عمید
۱. = گذاردن۲. گذارنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بنیانگذار، فروگذار، مینگذار.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] عبور؛ مرور؛ گذشتن از جایی.۴. (اسم) [قدیمی] معبر؛ گذرگاه.⟨ گذار کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] عبور کردن؛ گذشتن: ◻︎ هردم آنجا گذار میکردم / آب ازآن چشمهسار میخوردم (جامی۱: ۲۲۵