میژهلغتنامه دهخدامیژه . [ ژَ / ژِ ] (اِ) مژه . مژگان . (لغات شاهنامه ص 250) (فرهنگ لغات ولف به نقل از لغات شاهنامه ٔ عبدالقادر). || لحظه . دم . (فرهنگ لغات ولف به نقل از لغات شاهنامه ٔ عبدالقادر).
نه پشت دیوار ماnot in my backyard, NIMBYواژههای مصوب فرهنگستانباوری عمومی که بر پایۀ آن مردم خواهان دفع پسماندهای تولیدشده هستند مشروط بر آنکه محل دفع در نزدیکی ملک آنها نباشد
گمیژهلغتنامه دهخداگمیژه . [ گ ِ ژَ / ژِ ] (اِ) چیزی که با هم مخلوط و آمیخته باشد. (آنندراج ). آمیخته بهم . (ناظم الاطباء).
کمیژهلغتنامه دهخداکمیژه . [ ک َ ژَ / ژِ ] (اِ) اسب کمیت سیاه دم . (ناظم الاطباء). اسب کهر سیاه دم . (از اشتینگاس ).
آمیژهلغتنامه دهخداآمیژه . [ ژَ / ژِ ] (ن مف / نف ) آمیزه . (برهان ). || شاعر و موزون . (برهان ). || مرکب ، مقابل بسیط. (بهار عجم ). || (اِمص ) آمیغ. صحبت . آرمیدن با. آمیزش با جفت .- آمیژه مو ؛ دومو
آمیژهchimera/ chimaeraواژههای مصوب فرهنگستانموجود زنده یا بافت یا مولکولی که از ترکیب اجزایی با خاستگاههای ژنی متفاوت به وجود آمده باشد