میگویمگویش کرمانشاهکلهری: üšem گورانی: üšem سنجابی: üšem کولیایی: awšem زنگنهای: üšem جلالوندی: mu:šem زولهای: mu:šem کاکاوندی: mu:šem هوزمانوندی: mu:šem
همآغازmass start, mass strart raceواژههای مصوب فرهنگستاندر دوچرخهسواری، مسابقهای که در آن همۀ شرکتکنندگان همزمان و از یک محل مسابقه را شروع میکنند
نقشۀ همضخامتisopach map, thickness map, isopachous mapواژههای مصوب فرهنگستاننقشهای که ضخامت یک لایه یا سازند یا پیکرههای تختالی دیگر را در ناحیهای جغرافیایی نشان میدهد
نقشۀ هممقدارisoplethic map, isarithmic mapواژههای مصوب فرهنگستاننقشهای که در آن نقاط همکمیت به هم وصل شدهاند
نقشۀ همانحرافisogonic mapواژههای مصوب فرهنگستاننقشهای که در امتداد خطوط آن انحراف مغناطیسی در یک تاریخ مشخص ثابت است
بی شوخیلغتنامه دهخدابی شوخی . (ص مرکب ، ق مرکب ) (از: بی + شوخی ) بی مزاح . جداً. (یادداشت مؤلف ): این سخن بیشوخی می گویم ؛ بجد می گویم . از سر هزل نمی گویم .