ناتافتنلغتنامه دهخداناتافتن . [ ت َ ] (مص منفی ) مایل نشدن . نگراییدن . روی نیاوردن . متمایل نشدن : به کژی دلم هیچ ناتافته روان جای روشن دلان یافته . فردوسی .|| نتابیدن .