ناخوشی دماغیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، بیماری روانی، آشفتگی شخصیتی، اختلال اعصاب، ناهنجاری (اختلال) روانی، هیستری، ناآرامی درونی، حیرانی، نِورُز، نِوروز، رواننژندی خبط دماغ فوبیا، پارانویا، یادگارخواهی، شیزوفرنی، اسکیزوفرنی، افسردگی، سرخوردگی وسواس، دودلی، مالیخولیا، ملانکولی، تردید، شبهه، شک، قلق اضطراب، بیتابی،
ناخوشیلغتنامه دهخداناخوشی . [ خوَ / خ ُ ] (حامص مرکب ) غمگین بودن . (فرهنگ نظام ). غمگینی . ناشادمانی . || سختی . خشم . رنج . (ناظم الاطباء). مقابل خوشی . ابتلاء. گرفتاری . مصیبت . ناراحتی : یار مساعد بگه ناخوشی دامکشی کرد نه دام
ناخوشیفرهنگ فارسی معین( ~ .)(حامص .)1 - غمگینی ، اندوه . 2 - بیماری ، مرض . 3 - ناپسندی ، زشتی . 4 - ناگواری . 5 - خشونت .
آنرمال بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ل بودن، گمراهی، ضلالت، انحراف غیرطبیعی بودن، ناهنجاری عقیم بودن، ناتوانی پریشانی خیال رفتار غیرطبیعی، دگرآزاری، دیگرآزاری، سادیسم، خودآزاری، مازوخیسم ◄ناخوشی دماغی
پیشداوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال وری، تبعیض، ذهنیت، تصدیقبلاتصور، ازپیش تعیینشدگی تصمیمعجولانه، بیپروایی، عجله بیفکری، فقدان اندیشه ناخوشی دماغی اصل مسلم، اصل موضوعه
حماقتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، کندذهنی، سبکمغزی، کمهوشی، بیهوشی، فقدان شعور، دیوانگی، ناخوشی دماغی، آیکیو پایین، عقبماندگی تحمیق، احمق دانستن شجاعت احمقانه، بیپروایی
روانشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام شناسی، علم اندیشه، فراروانی، ناخوشی دماغی فرویدیسم، روانشناسی فرویدی یونگ رفتارشناسی، روانکاوی، رواندرمانی، بازیدرمانی، تراپی، درمان انکار، برونافکنی (برونفکنی)، ... تخلیۀ روانی، بازتابهای رفتاری
دیوانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال یوانگی، عقلباختگی، سفاهت، شوریدگی▼، ناخوشی دماغی▼، جنون▼ عشق سفاهت، حماقت روانکاوی، روانشناسی رواندرمانی، درمان دیوانهبازی فرد دیوانه ◄ دیوانه روانکاو ◄ پزشک مواد توهمزا ◄ مواد مخدر
ناخوشیلغتنامه دهخداناخوشی . [ خوَ / خ ُ ] (حامص مرکب ) غمگین بودن . (فرهنگ نظام ). غمگینی . ناشادمانی . || سختی . خشم . رنج . (ناظم الاطباء). مقابل خوشی . ابتلاء. گرفتاری . مصیبت . ناراحتی : یار مساعد بگه ناخوشی دامکشی کرد نه دام
ناخوشیفرهنگ فارسی معین( ~ .)(حامص .)1 - غمگینی ، اندوه . 2 - بیماری ، مرض . 3 - ناپسندی ، زشتی . 4 - ناگواری . 5 - خشونت .
ناخوشیلغتنامه دهخداناخوشی . [ خوَ / خ ُ ] (حامص مرکب ) غمگین بودن . (فرهنگ نظام ). غمگینی . ناشادمانی . || سختی . خشم . رنج . (ناظم الاطباء). مقابل خوشی . ابتلاء. گرفتاری . مصیبت . ناراحتی : یار مساعد بگه ناخوشی دامکشی کرد نه دام