ناصیف معلوفلغتنامه دهخداناصیف معلوف . [ م َ ] (اِخ ) ابن الیاس منعم المعلوف (1238-1282 هَ . ق .). از دانشمندان علم اللغة است و در این رشته تصانیفی دارد. وی از مردم لبنان است و در نزدیکی ازمیر درگذشت . (از الاعلام زرکلی ج <span class
ناسولغتنامه دهخداناسو. [ س َ ] (اِخ ) پایتخت جزایر باهاما که 13000 تن جمعیت دارد و در جزیره ٔ نیو پرویدانس قرار دارد.
ناسولغتنامه دهخداناسو. [ س َ ] (اِخ ) امپراطورغرب (1292 - 1298 م .). است که در جنگ با آلبرت اطریش شکست خورد و کشته شد.
ناسولغتنامه دهخداناسو. [ س َ ] (اِخ ) شاهزاده ٔ اورانژ که از سال 1533 تا1584 م . فرمانروائی کرد. او کوشش کرد که هلند را ازتسلط اسپانیا نجات دهد و در نتیجه ٔ ترور کشته شد.
ناسولغتنامه دهخداناسو. [ س ُ ] (اِخ ) یکی از شهرهای قدیم آلمان (پروس ) در کنار رودخانه ٔ لاهْن از شعب رود راین .
ناشفلغتنامه دهخداناشف . [ ش ِ ] (ع ص ) آنکه با خرقه یا مانند آن آب را از گودالی یا از زمینی برگیرد. (از اقرب الموارد) . || که آب را به خود می کشد : چون شد آن ناشف ز نشف بیخ خودناید آن سوئی که امرش می کند. مولوی .رجوع به نشف شود.<br
ناصیفلغتنامه دهخداناصیف .(اِخ ) ابن عبداﷲبن ناصیف بن جنبلاط، مشهور به الیازجی (1214-1287 هَ . ق .). از شعرا و نویسندگان و ادبای بزرگ عرب است . اصلش از حمص سوریه و مولدش لبنان و مدفنش در بیروت است . رجوع به الاعلام زرکلی ص <spa
ناصیفلغتنامه دهخداناصیف .(اِخ ) ابن عبداﷲبن ناصیف بن جنبلاط، مشهور به الیازجی (1214-1287 هَ . ق .). از شعرا و نویسندگان و ادبای بزرگ عرب است . اصلش از حمص سوریه و مولدش لبنان و مدفنش در بیروت است . رجوع به الاعلام زرکلی ص <spa