اَبر نافعالpassive cloudواژههای مصوب فرهنگستاناَبری کومهای که دیگر ازلحاظ دینامیکی با فروهنجها و فراهنجها به لایۀ مرزی جوّ وصل نیست
یخسار نافعالpassive glacier, dead glacierواژههای مصوب فرهنگستانیخساری با جریان بسیار کُند که در شرایط قارهای عرضهای بالایی کرۀ زمین، جایی که مقدار انباشت و یخکاست ناچیز است، رخ میدهد
حاشیۀ قارهای نافعالpassive continental marginواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حاشیۀ قارهای بدون فعالیت آتشفشانی و لرزهخیزی
ینفعللغتنامه دهخداینفعل . [ ی َ ف َ ع ِ ] (ع فعل ) (اصطلاح منطق ) که قبول اثر می کند و آن از مقولات عشر ارسطوست چون گرم شدن و بریده شدن . (یادداشت مؤلف ).
صوتدهیsonificationواژههای مصوب فرهنگستاننافعالسازی عوامل بیماریزا با استفاده از صوت متـ . گندزدایی فراصوتی ultrasonic disinfection نافعالسازی فراصوتی ultrasound inactivation