گندزدالغتنامه دهخداگندزدا.[ گ َ زَ / زِ / زُ ] (نف مرکب ) ضدعفونی کننده . (واژه های مصوبه ٔ فرهنگستان ).
گندزداییلغتنامه دهخداگندزدایی . [گ َ زَ / زِ / زُ ] (حامص مرکب ) ضدعفونی کردن . (واژه های مصوبه ٔ فرهنگستان ).
صوتدهیsonificationواژههای مصوب فرهنگستاننافعالسازی عوامل بیماریزا با استفاده از صوت متـ . گندزدایی فراصوتی ultrasonic disinfection نافعالسازی فراصوتی ultrasound inactivation
گندزداییلغتنامه دهخداگندزدایی . [گ َ زَ / زِ / زُ ] (حامص مرکب ) ضدعفونی کردن . (واژه های مصوبه ٔ فرهنگستان ).
گندزداییلغتنامه دهخداگندزدایی . [گ َ زَ / زِ / زُ ] (حامص مرکب ) ضدعفونی کردن . (واژه های مصوبه ٔ فرهنگستان ).