نادوختنیلغتنامه دهخدانادوختنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) که دوختنی نباشد. که قابل دوختن نیست . که ازدر دوختن نیست . که نتوان آن را دوخت . مقابل دوختنی . رجوع به دوختنی شود.
ناگداختنیلغتنامه دهخداناگداختنی . [ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) نگداختنی . غیرقابل گداختن . ذوب ناشدنی . مقابل گداختنی .
ناگداختنیلغتنامه دهخداناگداختنی . [ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) نگداختنی . غیرقابل گداختن . ذوب ناشدنی . مقابل گداختنی .
ناگداختنیلغتنامه دهخداناگداختنی . [ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) نگداختنی . غیرقابل گداختن . ذوب ناشدنی . مقابل گداختنی .