نجاستلغتنامه دهخدانجاست . [ ن َ / ن ِ س َ ] (از ع ، اِ) پلیدی . ناپاکی . (ناظم الاطباء). پلیدی . (السامی ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسما). ریخ . (زمخشری ). خبث . (منتهی الارب ). رجس . || فضله ٔ انسان و دیگر حیوانات غیر از ستور. (ناظم الاطباء). غایط <span class="
نجاستفرهنگ فارسی معین(نِ سَ) [ ع . نجاسة ] 1 - (اِمص .) پلیدی ، ناپاکی . 2 - (اِ.) فضلة انسان یا حیوان .
نجاساتلغتنامه دهخدانجاسات . [ ن َ / ن ِ ] (از ع ، اِ) ج ِ نجاست . رجوع به نجاست شود. || (اصطلاح فقه ) آنچه اگر لباس یا بدن بدان آلوده بود، نماز کردن نشاید. نجاسات عبارتند از: 1 و 2- بول و غایط
برنجاستلغتنامه دهخدابرنجاست . [ ب ِ رِ ] (اِ) برنجاسپ ، که گیاهی است . (از برهان ). رجوع به برنجاسپ شود.