لغتنامه دهخدا
رخیم . [ رَ ] (ع ص ) کلام نرم و آسان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن نرم و آسان . (از اقرب الموارد). || جاریة رخیم ؛ دختر نرم و آسان گوی و سست آواز.(ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). دختر نرم و آسان گوی . (از اقرب الموارد). و رجوع به رخیمة شود. مرد نرم آواز و ضعیف