ناکدانفرهنگ فارسی معین[ انگ . ] (ص .) حالت مشت زنی که در اثر ضربات حریف به زمین افتد ولی تا شمردن ده ثانیه برخاسته و به مبارزه ادامه می دهد. مق ناک اوت .
لَا يُنقِذُونِفرهنگ واژگان قرآننجاتم نمي دهند (از تركيب "لَا يُنقِذُواْ + نِي"درست شده كه "ي" نيز براي سهولت حذف شده است از طرفي چون جواب شرط شده جزم گرفته است)
نقدانقدلغتنامه دهخدانقدانقد. [ ن َ ن َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) پول حاضر و آماده که در حال داده شود. (ناظم الاطباء). || نقداً. به نقد. مقابل به نسیه .
نقدانقدلغتنامه دهخدانقدانقد. [ ن َ ن َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) پول حاضر و آماده که در حال داده شود. (ناظم الاطباء). || نقداً. به نقد. مقابل به نسیه .
انقدانلغتنامه دهخداانقدان . [ اِ ق ِ ] (ع اِ) سنگ پشت . لاک پشت . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).