نواسیرلغتنامه دهخدانواسیر. [ ن َ ] (اِ) ریش کهنه ٔ روان که بیشتر در حوالی ماق چشم و حوالی مقعده و بن دندان پیدا گردد. (ناظم الاطباء).
نواسرلغتنامه دهخدانواسر. [ ن َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یافت بخش هوراند شهرستان اهر، در 16500 گزی جنوب شرقی هوراند و 23 هزارگزی جاده ٔ اهر به کلیبر، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 2
ناشرةلغتنامه دهخداناشرة. [ ش ِ رَ ] (ع اِ) پی درون و بیرون رش دست و بازو. و یا رگ بازو، و پی درون ذراع یا بیرون آن . ج ، نواشر .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) . رگ اندرون ساق دست . (مهذب الاسماء).