نگهدارندۀ درونتاجیintracronal retainerواژههای مصوب فرهنگستاننگهدارندهای که با قرار گرفتن در داخل بخش تاجی دندان پایه باعث ثبات دندانواره میشود
نگهدارندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هدارنده، حفظکننده، محافظ، مراقب، نگهبان، مالپرست، مُصِر چسبنده، چسبناک، سفت
شیر نگهدارندهretainer, retaining valveواژههای مصوب فرهنگستانشیر حفظ فشار ترمز در واگنهای باری که بهصورت دستی عمل میکند