necessary, requisite
۱نازیدن ۲غره شدن
زامر، ناینواز، نایی، نیزن، نینواز
زن بد،زن بی کفایت
عاملی که موجب تهوع میشود
restrictive
نیازین
نیازین است
بایسته، دربایست، بایا، نیازین