هذریانلغتنامه دهخداهذریان . [ هَِ] (ع ص ) بیهوده گوی بسیارسخن . || مرد شتاب سخن و سبک خدمت . (منتهی الارب ). رجوع به هذربان شود.
حذریانلغتنامه دهخداحذریان . [ ح ِ ] (ع ص ) مرد بیدار سخت با ترس و پرهیز. (منتهی الارب ). شدیدالفزع . (مهذب الاسماء).
آذریانلغتنامه دهخداآذریان . [ ذَ ] (اِخ ) امّتان آذرهوشنگ ، و گویند آذرهوشنگ پیغمبر نخستین است که بعجم مبعوث شد.
آذرآیینلغتنامه دهخداآذرآیین . [ ذَ ] (اِخ ) نام آتشکده ٔ چهارم از هفت آتشکده ٔ ایرانیان که بشماره ٔ هفت سیاره کرده بودند و بخوری که متعلق به آن کوکب بوده در آن میسوخته اند. و آن را آذرآبتین نیز ضبط کرده اند.
هذربانلغتنامه دهخداهذربان . [ هَُ رُ ] (ع ص ) مرد شتاب سخن و سبک خدمت . (منتهی الارب ). الخفیف فی کلامه و خدمته . (اقرب الموارد). رجوع به هذریان شود.