هرآیینلغتنامه دهخداهرآیین . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که در 15 هزارگزی جنوب شرقی آوج قرار دارد و جایی کوهستانی و سردسیر و دارای 1270 تن سکنه است . محصول عمده اش غله ، سیب زمینی ، انگور، ز
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
حران یرانلغتنامه دهخداحران یران . [ ح َرْ را ی َرْ را ] (ع ص مرکب ، از اتباع ) حران یران از اتباع است . (مهذب الاسماء) (معجم البلدان ). رجوع به حَرّان شود.
هرآیینهلغتنامه دهخداهرآیینه . [ هََ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) هرآینه . ناچار و لاعلاج و لابد و بی شک و بی دغدغه و علی کل حال : ندارم هرآیینه از شاه رازو گرچه بخواهد زمن گفت باز. فردوسی .هرآیینه خرد داری و
هرآیینهلغتنامه دهخداهرآیینه . [ هََ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) هرآینه . ناچار و لاعلاج و لابد و بی شک و بی دغدغه و علی کل حال : ندارم هرآیینه از شاه رازو گرچه بخواهد زمن گفت باز. فردوسی .هرآیینه خرد داری و
سپهرآیینلغتنامه دهخداسپهرآیین . [ س ِ پ ِ ] (ص مرکب ) آنکه صفت و آیین او چون سپهر بود. بلندطبع : خسرو جلال الدین سزد دارای شروان این سزدبرجش سپهرآیین سزد دوران نو پرداخته .خاقانی .
گوهرآیینلغتنامه دهخداگوهرآیین . [ گ َ / گُو هََ ] (اِخ ) (... سعدالدوله ) از امرای عظام الب ارسلان پادشاه سلجوقی بوده است . وی در سال 466 هَ . ق . شحنگی بغداد داشت . اما رکن الدین ابوالمظفر برکیارق فرزند ملکشاه وی را معزول کرد. گ
مهرآیینفرهنگ نامها(تلفظ: mehr ā’in) دارای مهر و محبت و دوستی ، دارای مهربانی ، دارای آیین و روش دوستی و مهربانی .