حرودلغتنامه دهخداحرود. [ ح َ ] (اِخ ) (به معنی خشکی ) اسم چاه یا چشمه ای میباشد که جدعون قبل از آنکه با مدیان جنگ نماید با عساکر خود بدانجا فرودآمده خداوند او را امر فرمود که آن قوم را به نوشیدن آب امتحان کند. (سفر داوران 7:1
حرودلغتنامه دهخداحرود. [ ح َ ] (ع ص ) اشتر اندک شیر. (مهذب الاسماء). ج ، حرد. ناقه ٔ حرود؛ ماده شتر کم شیر، یا شیرمنقطعشده . (منتهی الارب ).