چرخدندة هرزگردreverse idler gearواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندة سادهای که در حالت دندهعقب حرکت را از محور واسط جعبهدنده به چرخدندة عقب منتقل میکند متـ . چرخدندة هرزگرد دندهعقب
ارزرودلغتنامه دهخداارزرود. [ اَ ] (اِخ ) ولایتی از ماوراءالنهر. (شعوری از مجمعالفرس ). نام شهریست در ترکستان . (آنندراج ).
چرخدندة هرزگردreverse idler gearواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندة سادهای که در حالت دندهعقب حرکت را از محور واسط جعبهدنده به چرخدندة عقب منتقل میکند متـ . چرخدندة هرزگرد دندهعقب
مهار دوبازوtwo-leg moorings,span moorings, two-arm mooringsواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مهار که در آن دو لنگر به یکدیگر متصل شدهاند و دهانۀ آنها را یک هرزگرد و زنجیر به شناور وصل میکند
چرخدندة هرزگردreverse idler gearواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندة سادهای که در حالت دندهعقب حرکت را از محور واسط جعبهدنده به چرخدندة عقب منتقل میکند متـ . چرخدندة هرزگرد دندهعقب