پارکرلغتنامه دهخداپارکر. [ ک ِ ] (اِخ ) ویلیام . امیرالبحر انگلیسی مولد المینتون هال بسال 1781 م ./ 1195 هَ . ق . و وفات بسال 1866 م .<span class="hl" dir="lt
هرکارهلغتنامه دهخداهرکاره . [ هََ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) در خراسان دیگ سنگی را گویند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). دیگی را گویند که از سنگ ساخته باشند و در آن آش و طعام پزند و بعضی دیگ آهنی را گویند که در آن حلوا پزند. (برهان ) : به هرکاره
هرکارهفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که هرکاری را بلد باشد و به همۀ کارها دست بزند؛ همهکاره.۲. (اسم) دیگ سنگی که در آن آش یا آبگوشت طبخ میکنند.۳. (اسم) پیک؛ قاصد.۴. (اسم) جاسوس.
هرکارهفرهنگ فارسی معین(هَ رِ) 1 - (صِ مر.) همه کاره ، کسی که به هر کاری دست بزند. 2 - پیک ، قاصد. 3 - جاسوس . 4 - (اِمر.) دیگ .
اي شيءدیکشنری عربی به فارسیهرچيز , هرکار , همه کار(در جمله ء مثبت) چيزي , هيچ چيز , هيچ کار , بهراندازه , بهرمقدار
شارکارلغتنامه دهخداشارکار. (اِ مرکب ) هرکار مفت و رایگان که بزور و جبر اجرا گردد. (ناظم الاطباء). || (ص مرکب ) سست و کاهل و بیکار.(ناظم الاطباء). در فرهنگهای دیگر این کلمه دیده نشدو ظاهراً صحیح آن شاکار باشد. رجوع به شاکار شود.
سعرهلغتنامه دهخداسعره . [ س َ رَ ] (ع مص ) گردیدن تمام روز در حاجت خود. || (اِ) اول کاری . || سرعت هرکار و حدّت و تیزی آن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). اول امر و حدّت آن یقال : فعله فی سعرة شبابه . (اقرب الموارد).
افیون در شراب کردنلغتنامه دهخداافیون در شراب کردن . [ اَف ْ دَ ش َک َ دَ ] (مص مرکب ) افیون در شراب ریختن . بیهوش گردانیدن و شدن . مشک در شراب کردن . از پر کار شدن . از هرکار رفتن . از دست شدن و رفتن . از دست بردن . از دست بیرون بردن . از هوش بردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 72
هرکارهلغتنامه دهخداهرکاره . [ هََ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) در خراسان دیگ سنگی را گویند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). دیگی را گویند که از سنگ ساخته باشند و در آن آش و طعام پزند و بعضی دیگ آهنی را گویند که در آن حلوا پزند. (برهان ) : به هرکاره
هرکارهفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که هرکاری را بلد باشد و به همۀ کارها دست بزند؛ همهکاره.۲. (اسم) دیگ سنگی که در آن آش یا آبگوشت طبخ میکنند.۳. (اسم) پیک؛ قاصد.۴. (اسم) جاسوس.
هرکارهفرهنگ فارسی معین(هَ رِ) 1 - (صِ مر.) همه کاره ، کسی که به هر کاری دست بزند. 2 - پیک ، قاصد. 3 - جاسوس . 4 - (اِمر.) دیگ .