هلورلغتنامه دهخداهلور. [ هَُ ل ْ وَ ] (اِخ ) دهی است ازبخش اسدآباد شهرستان همدان که 330 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رودخانه و محصول عمده اش غله ، انگور، حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
الویرلغتنامه دهخداالویر. [ ] (اِخ ) دهی است از بخش خرقان شهرستان ساوه در 7 هزارگزی شمال خاوری خرقان . در کوهستان واقع و سردسیر است . سکنه ٔ آن 1522 تن شیعه هستند که به فارسی و لهجه ٔ تاتی و ترکی سخن میگویند. آب آن از قنات و زه
الویرلغتنامه دهخداالویر. [ اِل ْ ] (اِخ ) نام زنی که محبوبه ٔ لامارتین بوده است و او نام این زن را در کتاب مدیتاسیون بسیار ذکر کرده است . وی زن شارل عالم فیزیکدان بود.
آلورواژهنامه آزاد(کردی؛ ترکمنی؛ ترکی آذربایجان و ترکیه) خریدوفروش. مرکب از آل به معنی خرید و ور به معنی فروش.
هلورانلغتنامه دهخداهلوران . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش رزاب شهرستان سنندج که 50 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، لبنیات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
هلورانلغتنامه دهخداهلوران . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش رزاب شهرستان سنندج که 50 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، لبنیات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).