هماهنگکنندۀ هوایی راهکنشیtactical air coordinatorواژههای مصوب فرهنگستانافسری که از درون یک هواگَرد مسئولیت هماهنگی هواگَردها را در عملیات پشتیبانی هوایی از نیروهای مستقر در زمین یا دریا برعهده دارد اختـ . هَماراه TAC
هماهنگکنندۀ جستوجو و نجاتco-ordinator surface search, CSSواژههای مصوب فرهنگستانشناوری، غیر از شناورهای نجات، که برای هماهنگی عملیات جستوجو و نجات در یک منطقۀ خاص انتخاب میشود
تکامل هماهنگ،فرگشت هماهنگconcerted evolutionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکامل که در آن در طی یک دورة زمانی، توالیهای ژنهای خویشاوند در درون یک گونه براثر تغییر ژنی هماهنگ میشوند