جماع، خفتوخیز، مجامعت، همخوابگی
زناشوئی.
مترس، همآغوش، همخوابه، همخواب
correspondent, reducer
همآغوشی، همبستری
مجامعت، نزدیکی، همبستری
جماع، مجامعت، همبستری، همخوابی
همخوابگی، همآغوشی، همبستری، جماع
خانۀ زنان بدکار برای همبستری با مردان بیگانه.