همسانسازی دامنهamplitude equalizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند تنظیم بهرة هر ردّ لرزه برای برابرسازی میانگین دامنههای آن با میانگین دامنههای ردّ لرزههای دیگر
همسانلغتنامه دهخداهمسان . [ هََ ] (ص مرکب ) هم سان . مساوی . (آنندراج ). مانند. همانند : گر کسی گوید که در گیتی کسی همسان اوست گر همه پیغمبری باشد، بود یافه درای . منوچهری .نگاری تن جانور صدهزارکز ایشان دو همسان ندارد نگار.