خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم نواله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هم نواله
/hamnavāle/
معنی
دو یا چندتن که بر سر یک سفره با هم طعام بخورند؛ همسفره؛ همخوان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هم نواله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] hamnavāle دو یا چندتن که بر سر یک سفره با هم طعام بخورند؛ همسفره؛ همخوان.
-
واژههای مشابه
-
هم زدن
شیمی
stirring
-
هم زن
شیمی
stirrer
-
هم دما
مهندسی شیمی
isotherm
-
هم فشار
مهندسی شیمی
Isobar
-
هم مول
مهندسی شیمی
Equimolar
-
ملکولهاي هم اندازه
مهندسی شیمی
Equalized molecules
-
هُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان - ایشان
-
هَمَّ
فرهنگ واژگان قرآن
همّت کرد - تصمیم گرفت - قصد کرد
-
هُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
آنها (در اصل ميم آن ساکن بوده که در عباراتي نظير "فَهُمُ ﭐلْخَالِدُونَ "به دليل رسيدن دو ساکن به هم حرکت گرفته است)
-
هُمّ
لهجه و گویش تهرانی
صدای جانوران،غرّش
-
هم...
دیکشنری فارسی به انگلیسی
fellow
-
هم -
دیکشنری فارسی به انگلیسی
equi-, homo-, mate, same
-
MCC
همهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← همتافت همرَفتی میانمقیاس