هومانلغتنامه دهخداهومان . (اِخ ) از پهلوانان تورانی شاهنامه و برادر پیران ویسه است و ازسران لشکر افراسیاب . وی در جنگ به دست بیژن پسر گیوکشته شد. (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از برهان ).
مدار انتقال هومانHohmann transfer orbit, Hohmannواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدار انتقال بیضوی که در آن حداقل انرژی به مصرف میرسد نیز: مسیر هومان Hohmann trajectory مدار هومان Hohmann orbit انتقال هومان Hohmann transfer
انتقال هومان دوبیضویbi-elliptic Hohmann transferواژههای مصوب فرهنگستاننوعی انتقال هومان که در آن ازطریق دو بیضی هممحور و از مسیری خارج از مدار هدف انتقال انجام میشود
انتقال هومان دوبیضویbi-elliptic Hohmann transferواژههای مصوب فرهنگستاننوعی انتقال هومان که در آن ازطریق دو بیضی هممحور و از مسیری خارج از مدار هدف انتقال انجام میشود
مدار انتقال هومانHohmann transfer orbit, Hohmannواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدار انتقال بیضوی که در آن حداقل انرژی به مصرف میرسد نیز: مسیر هومان Hohmann trajectory مدار هومان Hohmann orbit انتقال هومان Hohmann transfer
کوهلغتنامه دهخداکوه . (اِخ ) نام مستعار هومان تورانی . (از فهرست ولف ). هومان در گفتگوی با رستم خود را چنین نامیده است : بپرسیدی از گوهر و نام من به دل دیگر آمد ترا کام من مرا نام کوه است گردی دلیرپدر بوسپاس است مردی چو شیر.فردوسی
کفتفرهنگ فارسی عمیدشانه؛ سردوش؛ دوش: ◻︎ چو هومان ورا دید با یال و کفت / فروماند یک بار از او در شگفت (فردوسی۲: ۴۷۳).
ویسگانلغتنامه دهخداویسگان . [ س َ / س ِ ] (اِخ ) افراد خاندان ویسه . خانواده ٔ ویسه . منسوبان ویسه : چو بیژن به نستیهن اندررسیددرفش سر ویسگان را بدید. فردوسی .سر ویسگان است هومان به نام که تیغش د
بیشی جستنلغتنامه دهخدابیشی جستن . [ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) افزون خواستن . زیادت خواستن . کثرت طلبیدن : چنین پاسخ آورد هومان بدوی که بیشی نه خوبست بیشی مجوی . فردوسی .بخور آنچه داری و بیشی مجوی که از آز کاهد همی آبروی .<p class="au
رود آبلغتنامه دهخدارود آب . [ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رودخانه رودکده . رجوع به رود و رودخانه شود : چنین گفت با لشکر افراسیاب که چون من گذر یابم از رود آب . فردوسی .به هومان بفرمود کاندر شتاب عنان را بکش تا لب رود آب .<p
مدار انتقال هومانHohmann transfer orbit, Hohmannواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدار انتقال بیضوی که در آن حداقل انرژی به مصرف میرسد نیز: مسیر هومان Hohmann trajectory مدار هومان Hohmann orbit انتقال هومان Hohmann transfer