واجنویسیphonemic transcription 2, broad transcriptionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند ثبت واجهای زبان با استفاده از نظامی از نشانهها
واپایش نوفهnoise controlواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که نوفه را در محل تولید یا دریافت آن به سطح قابلقبول میرسانَد
آنتنپوش 2radome 2, nose coneواژههای مصوب فرهنگستانپوشش مخروطی دماغۀ هواپیما که رادار یا آنتن مخابراتی را محافظت میکند
گوش نوازلغتنامه دهخداگوش نواز. [ ن َ ] (نف مرکب ) نوازنده ٔ گوش . که گوش را نوازش دهد (صوت و آواز). رجوع به همین ترکیب ذیل گوش شود.