ولیداتلغتنامه دهخداولیدات . [ وُ ل َ ] (ع اِ مصغر) مصغر لدات ج ِ لدة به معنی همزاد است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
والداتلغتنامه دهخداوالدات . [ ل ِ ] (ع اِ) مادران . پدران . ج ِ والدة و والد. رجوع به والدة و والد شود.
ولادتلغتنامه دهخداولادت . [ وِ دَ ] (ع مص ) ولادة. زادن . وضع حمل کردن . زائیدن . (غیاث اللغات ) : با مسیحی که به تعلیم ودوددر ولادت ناطق آمد در وجود. مولوی .زنان باردار ای مرد هشیاراگر وقت ولادت مار زاینداز آن بهتر به نزدیک