فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نتیجۀ استدلال
، خیره، حواسپرت، مَنگ، پریشان، آشفته، سراسیمه، تهییجشده، ناراحت
مضطرب، مشوش، آشفتهخاطر، آشفتهحال، پراکنده، دلواپس، بیتاب، بیقرار، برآشفته، هیجانزده
آشولاش، ویران
نابههنجار، نامتعادل، روانی، مختل، دارایاختلال، ناآرام، عصبی، پرخاشگر، ناسازگار، ناراحت
ویج، گیجوگول
غصهخور