پارهپارهfractusواژههای مصوب فرهنگستانابری به شکل پارههای نامنظم که بهوضوح دارای نمادی ژنده است؛ این اصطلاح فقط در مورد ابرهای پوشنی و کومهای به کار میرود
پارهپارهفرهنگ مترادف و متضادبخشبخش، تکهتکه، چاکچاک، شرحهشرحه، قسمتقسمت، قطعهقطعه، لختلخت، مرقع، مندرس