اکتناتلغتنامه دهخدااکتنات . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فروتنی کردن . || خشنود بودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
خیرخواهفرهنگ مترادف و متضادپاکطینت، خوشفطرت، خیر، خیراندیش، مشفق، مصلح، ناصح، نیکاندیش، مشفق، نیکخواه ≠ بدخواه