پرچنچلغتنامه دهخداپرچنچ . [ ] (اِخ ) قصبه ای است خرد در قضای خرپوت از ولایت معمورةالعزیز در 9 هزارگزی جنوب شرقی خرپوت صاحب 2000 تن سکنه و چند جامع و مدرسه و مکتب و در اطراف آن باغهاست . (قاموس الاعلام ج <span class="hl" dir="l
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
بارانشوییrainout/ rain-outواژههای مصوب فرهنگستانزدوده شدن مواد زاید از هوا در پی بارش باران یا برف
رنگ رنگلغتنامه دهخدارنگ رنگ . [ رَ رَ ] (ص مرکب ) رنگارنگ . رنگ برنگ . به لونهای مختلف . به رنگهای گوناگون . ملون به الوان مختلف . گوناگون : از باد روی خوید چو آب است موج موج وز نوسه پشت ابر چو جزع است رنگ رنگ . خسروانی .هم از آشتی را