شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
سونلغتنامه دهخداسون . (اِ) طرف . جانب . سوی . (برهان ) (آنندراج ) : به چشم اندرم دید از رون توست به جسم اندرم جنبش از سون توست . عنصری .و بر آن سون شهر تا به لب آب هیرمند. (تاریخ سیستان ).ز خون هفت دریا برآمد بهم زمین از د
پسوندفرهنگ فارسی عمیددر دستور زبان، حروفی که در آخر بعضی کلمات افزوده میشود و در معنی آنها تصرف میکند، مانند «وار» در کلمات بندهوار، پریوار، شاهوار و «ین» در کلمات زرین، سیمین، نمکین و «بان» در کلمات باغبان، دربان، دشتبان
پسوندافزاییsuffixationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی ساختواژی یا صرفی که در آن پسوندی برای افزودن اطلاعات دستوری یا واژگانی به ستاک یا ریشه یا پایه بپیوندد
پسوندفرهنگ فارسی عمیددر دستور زبان، حروفی که در آخر بعضی کلمات افزوده میشود و در معنی آنها تصرف میکند، مانند «وار» در کلمات بندهوار، پریوار، شاهوار و «ین» در کلمات زرین، سیمین، نمکین و «بان» در کلمات باغبان، دربان، دشتبان
پسوندافزاییsuffixationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی ساختواژی یا صرفی که در آن پسوندی برای افزودن اطلاعات دستوری یا واژگانی به ستاک یا ریشه یا پایه بپیوندد
روش بلیکی ـ سیمپسونBlakely-Simpson methodواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش برازش چندجملهای خودکار برای تعیین بیشینه در نقشههای پَربندی دادههای مغناطیسی و گرانی شبکهبندیشده
مقیاس توفند سفیر ـ سیمپسونSaffir-Simpson hurricane scaleواژههای مصوب فرهنگستانطرحوارۀ ردهبندی شدت توفند براساس بیشینۀ سرعت باد سطح زمین و نوع و گسترۀ خسارت ناشی از توفان