پوستة جعبهدندهgearbox housing, gear housingواژههای مصوب فرهنگستانمحفظهای توخالی، معمولاً ریختگی، که اجزای جعبهدنده در درون آن جای میگیرند
پوسته پوسته شدنلغتنامه دهخداپوسته پوسته شدن . [ ت َ ت َ / ت ِ ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) صورت پوستکها گرفتن . به ورقه های نازک مبدل شدن .
رگة پوستهپوستهcrustified veinواژههای مصوب فرهنگستانرگهای که کانیهای پُرکنندة آن بهصورت لایهلایه بر روی سنگ دیواره نهشته میشوند