پُرزگویش خلخالاَسکِستانی: mu دِروی: mu شالی: mu کَجَلی: pörz/ mu کَرنَقی: mi کَرینی: mua کُلوری: mu گیلَوانی: mü لِردی: miya
پُرزگویش کرمانشاهکلهری: beř گورانی: beř سنجابی: beř کولیایی: beř زنگنهای: beř جلالوندی: beř زولهای: beř کاکاوندی: beř هوزمانوندی: beř
پیشرسscratch race, scratch 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه که برای مردان در پانزده کیلومتر و برای زنان در ده کیلومتر برگذار میشود و در آن برنده رکابزنی است که زودتر از خط پایان عبور کند
جوش 1rashواژههای مصوب فرهنگستانبثورات موقتی بر روی پوست که معمولاً با سرخی یا خارش همراه باشد متـ . دانه 3
بالارَسreach stackerواژههای مصوب فرهنگستانخودروِ بارکش با تجهیزاتی برای بلند کردن و روی هم چیدن و جابهجایی همزمان چند بارگُنج
پرتابههای دهانۀ برخوردیcrater raysواژههای مصوب فرهنگستانپرتابههایی که پراکنش آنها تا شعاع ده برابر قطر یک دهانۀ برخوردی تازه گستردگی دارد
پرتوهای پیرامحوریparaxial raysواژههای مصوب فرهنگستانپرتوهای نوری که مسیرهای آنها بسیار نزدیک به محور اپتیکی و تقریباً موازی با آن است
پُرزیاننوشیharmful drinkingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی الگوی مصرف الکل که به صدمات جسمی یا روانی منجر میشود
پُرزحمتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ، خستهکننده، پردردسر، سخت، دشوار، بیفایده زیانآور، زیرزمینی، خطرناک توان(طاقت، جان) فرسا
پُرزیاننوشیharmful drinkingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی الگوی مصرف الکل که به صدمات جسمی یا روانی منجر میشود
پُرزحمتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ، خستهکننده، پردردسر، سخت، دشوار، بیفایده زیانآور، زیرزمینی، خطرناک توان(طاقت، جان) فرسا