خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پی و پا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پی و پا
فرهنگ گنجواژه
بنیاد.
-
پی و پا
لهجه و گویش تهرانی
پا ،توان راه رفتن
-
واژههای مشابه
-
footing
پِی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضوی از سازه که بار دیوار یا ستون را به خاک منتقل کند
-
پى
لهجه و گویش بختیاری
pi پیه، چربى.
-
پِی
لهجه و گویش دزفولی
با ، « پی تو
-
پِی
لهجه و گویش دزفولی
هنگام هنگام « پی اذون:هنگام اذان»
-
پی پی
واژهنامه آزاد
پی پی(بدون هیچ اعرابی.همه با ساکن)همان مدفوع است.اسم شهری مدفوع.
-
پی پی
واژهنامه آزاد
(زبان بچه ها) همان مدفوع است.
-
پی به پی
لهجه و گویش مازنی
pey be pey ۱پشت سرهم ۲تک تک
-
یک پی دو پی
لهجه و گویش تهرانی
بازی که از روی هم میپرند
-
رویدادهای پی در پی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
chain reaction
-
شلیک پی در پی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
volley
-
پی در پی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
er _, consecutive, consecutively, continually, frequent, repeatedly, repetitive, succession, successive
-
پی در پی بودگی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
progression