چربینهsebum, cutaneous sebum, sebum cutaneumواژههای مصوب فرهنگستانترشح غدد موجود در پوست که عموماً از چربی و کراتین و مواد یاختهای تشکیل شده است
پیربنیهلغتنامه دهخداپیربنیه . [ ب ِ /ب ُ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) کسی را گویند که هنوز جوان باشد لیکن موی بدن او تمام سفید شده باشد. (برهان ).
غدۀ چربینهایsebaceous gland, sebaceous follicleواژههای مصوب فرهنگستانهریک از غدد تمامریز موجود در پوست که ترشحات چربینهای خود را به انبانک مو میریزد
پوشچنگار چربینهایsebaceous carcinoma, sebaceous gland carcinomaواژههای مصوب فرهنگستانپوشچنگار غدد چربینهای که بر روی پلکها ایجاد میشود
پربانگلغتنامه دهخداپربانگ . [ پ ُ ] (ص مرکب ) پرآواز. پرغوغا. پرولوله . پرغلغله : قلب با امیر از جای برفت و جهان پربانگ و آواز شد. (تاریخ بیهقی ).
پوشچنگار چربینهایsebaceous carcinoma, sebaceous gland carcinomaواژههای مصوب فرهنگستانپوشچنگار غدد چربینهای که بر روی پلکها ایجاد میشود
غدۀ چربینهایsebaceous gland, sebaceous follicleواژههای مصوب فرهنگستانهریک از غدد تمامریز موجود در پوست که ترشحات چربینهای خود را به انبانک مو میریزد