لغتنامه دهخدا
مبرهن . [ م ُ ب َ هََ ] (ع ص ) به حجتهای روشن و به دلائل قاطع ثابت کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). برهان آورده شده و دلیل و حجت آورده شده ومدلل و برهانی و ثابت و راست و آشکارا و بین و واضح و هویدا. (ناظم الاطباء). مدلل . با برهان . برهان دار و ببرهان . (یادداشت به خط مرحوم دهخ