نواخترnova, Nواژههای مصوب فرهنگستانستارۀ متغیری که بهطور ناگهانی روشنایی آن به اندازۀ 10 تا 12 قدر افزایش مییابد
فشردهساز پُرفشارhigh-pressure compressor, HPC, HP compressor, N2 compressor, N2, high-speed compressor, N3واژههای مصوب فرهنگستانردیفهای پایانی پرههای فشردهساز در موتورهای توربینی چندمحوره که بهوسیلة پرههای توربین فشارقوی با سرعت بسیار زیاد به حرکت درمیآیند
چینه چینلغتنامه دهخداچینه چین . [ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) دانه چین . که دانه از زمین برگیرد. دان جمعکن : زاغ سیه روی بود چینه چین چرغ سیه چشم بود دوربین .امیرخسرو.
چین چینلغتنامه دهخداچین چین . (ص مرکب ) شکن شکن . با چین های بسیار. صاحب چین های بسیار. پرشکن : ای زلف سرکشت همه چین چین شکن شکن مویت برای بردن دلها رسن رسن .
مزایدة چینی،حراج چینیChinese auctionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مزایدة همهپرداخت که در آن برنده تصادفی و با احتمالی متناسب با میزان مبلغ پیشنهادی، تعیین میشود
wrinklesدیکشنری انگلیسی به فارسیچین و چروک، چروک، چین، چین خوردگی، اژنگ، چین و چروک خوردن، چروکیده شدن، چروکیدن، چین دادن
تجعيدةدیکشنری عربی به فارسیاژنگ , چين , چروک , چين خوردگي , چين و چروک خوردن , چروکيده شدن , چروکيدن , چين دادن