خوش لحنیلغتنامه دهخداخوش لحنی . [ خوَش ْ / خُش ْ ل َ ] (حامص مرکب ) خوش آوازی . خوش آهنگی . خوش صدایی .
خط لحنیmelodic lineواژههای مصوب فرهنگستانبخش حاوی لحن یک قطعه که از بخشهای همراهیکننده و ریتمی مجزاست
پیایند لحنیmelodic sequenceواژههای مصوب فرهنگستانیک الگوی لحنی که در سطوح مختلف نغمگی (pitch levels) حداقل سه بار با نظم خاص ظاهر میشود
چپلاهنگلغتنامه دهخداچپلاهنگ . [ چ َ هََ ] (اِ) چپلهنگ . تخم ترب . صاری . زرد.(شعوری ). رجوع به چپلهنگ شود. || شاخه ٔ قطع شده از درخت . (ناظم الاطباء). || پوست ریشه ٔ درخت تربانتین و پوست تخم آن . (ناظم الاطباء).