خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چپین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چپین
/čo(a)ppin/
معنی
ظرفی که از شاخههای نازک درخت میبافند؛ سله؛ سبد: ◻︎ بگسترد کرباس و چپّین نهاد / براو ترّه و نان کشکین نهاد (فردوسی: ۸/۴۵۶).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چپین
لغتنامه دهخدا
چپین . [ چ ُ / چ َپ ْ پی ] (اِ) طبقی باشد از بید بافته . (فرهنگ اسدی ). سله ای باشد که از بید بافند چون طبقی . (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی چ اقبال ). طبقی را گویند که از چوب بید و امثال آن بافند. (برهان ) (آنندراج ). طبقی که از ترکه های بید و مانند آن باف...
-
چپین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چبین› [قدیمی] čo(a)ppin ظرفی که از شاخههای نازک درخت میبافند؛ سله؛ سبد: ◻︎ بگسترد کرباس و چپّین نهاد / براو ترّه و نان کشکین نهاد (فردوسی: ۸/۴۵۶).
-
چپین
فرهنگ فارسی معین
(چُ) (اِ.) = با چبین : طبقی که از چوب بید بافته باشند، طبق چوبین ، سله .
-
چپین
لهجه و گویش مازنی
chappin سبد یا طبقی که از چوب یا نی بافند
-
جستوجو در متن
-
چبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čo(a)bbin = چپین
-
chopins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چپین ها
-
chapin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چپین
-
chapin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چپین
-
جبین
فرهنگ فارسی معین
(جُ بّ) (اِ.) = چپین : طبق چوبین ، سله .
-
جدتین
لغتنامه دهخدا
جدتین . [ ج َ ] (اِ) انبانچه ای باشد که آن را منقش و مزین کرده باشند. (برهان ) (آنندراج ). انبانچه ٔ مزین . (شرفنامه ٔ منیری ). جبیتن مثله . (شرفنامه ). ظاهراً مصحف چبین و چپین که بصورت چبتن هم درآمده است . (از حاشیه ٔ برهان چ دکترمعین ).
-
کعدل
لغتنامه دهخدا
کعدل . [ ک ِ دَ ] (ع اِ) کوبین . سله ٔ روغن . زنبیل روغن . چپین . (دهار). ج ، کعادل . (این لغت در مآخذ دیگر نیست و در برهان ذیل کوبین ، معدل آمده است و آنهم در لغتها دیده نشد).
-
چبین
لغتنامه دهخدا
چبین . [ چ ُ / چ َب ْ بی ] (اِ) طبقی را گویند که از چوب بید بافته باشند. (برهان ) (جهانگیری ). طبقی که از چوب بافته باشند. (انجمن آرا) (آنندراج ). طبقی که از شاخه های باریک درخت بید سازند. جبین . چپین . سبد. طبق . سله : بگسترد کرباس و چبین نهادبه چبی...
-
جبین
لغتنامه دهخدا
جبین . [ ج ُب ْ بی ] (اِ) در ولف به نقل مُهْل ماست [ شیر ترشیده ] است با علامت سؤال . ولی ظاهراً کلمه محرف چُپّین است که در فرهنگ اسدی و حاشیه ٔ آن به معنی طبق از بید بافته یا سله آمده چون طبق از بید بافته است و به جای سفره بکار می رفته است : سبک مر...
-
درویت
لغتنامه دهخدا
درویت . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد. واقع در 18 هزارگزی شمال باختری گهواره و 4 هزارگزی جنوب خاوری درنیجه ، با 250 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . اهالی این ده از تیره ٔ اسپری قلخانی هستند، و مزرعه ٔ چپین جزء این...