کاتبی انقرویلغتنامه دهخداکاتبی انقروی . [ ت ِ ی ِ اَ ق َ رَ ] (اِخ )ناظم محمدبن ولی بن رضی الدین . رجوع به انقروی شود.
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِ) نوعی از جامه که آستین آن کوتاه باشد و نیمه ٔ آستین و زنجیره از آن است . (آنندراج ). نوعی از جامه ٔ آستین کوتاه . (ناظم الاطباء).
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِخ ) از شاعران عثمانی است که در قرن دهم هجری میزیسته و از اهالی بروسه بود و خطوط مختلف را در نهایت خوبی مینوشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِخ ) سیدی علی الغلطه وی متوفی 970. او را دیوانی است ترکی . رجوع به کشف الظنون چ 2 استانبول ج 1 ستون 807 شود.
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی .[ ت ِ ] (اِخ ) حسن . یکی از شاعران عثمانی در قرن دهم هَ . ق . است در دربار نشو و نما یافته و به نیابت کاتب دیوان و رئیس الکتاب رسید. (قاموس الاعلام ترکی ).
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِ) نوعی از جامه که آستین آن کوتاه باشد و نیمه ٔ آستین و زنجیره از آن است . (آنندراج ). نوعی از جامه ٔ آستین کوتاه . (ناظم الاطباء).
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِخ ) از شاعران عثمانی است که در قرن دهم هجری میزیسته و از اهالی بروسه بود و خطوط مختلف را در نهایت خوبی مینوشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِخ ) سیدی علی الغلطه وی متوفی 970. او را دیوانی است ترکی . رجوع به کشف الظنون چ 2 استانبول ج 1 ستون 807 شود.
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی .[ ت ِ ] (اِخ ) حسن . یکی از شاعران عثمانی در قرن دهم هَ . ق . است در دربار نشو و نما یافته و به نیابت کاتب دیوان و رئیس الکتاب رسید. (قاموس الاعلام ترکی ).
حبر کاتبیلغتنامه دهخداحبر کاتبی . [ ح ِ رِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نظام قاری در رساله ٔ اوصاف شعر از دیوان البسه ٔ خود چ اسلامبول 1303 هَ . ق . ص 138 گوید: و باز در هر ایامی رختی چند مخصوص در میان است و شعار اهل زمان چون فرا
علی کاتبیلغتنامه دهخداعلی کاتبی . [ ع َ ی ِ ت ِ ] (اِخ ) ابن عمربن علی کاتبی قزوینی . ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به کاتبی قزوینی و علی (ابن عمربن ...) شود.
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِ) نوعی از جامه که آستین آن کوتاه باشد و نیمه ٔ آستین و زنجیره از آن است . (آنندراج ). نوعی از جامه ٔ آستین کوتاه . (ناظم الاطباء).
کاتبیلغتنامه دهخداکاتبی . [ ت ِ ] (اِخ ) از شاعران عثمانی است که در قرن دهم هجری میزیسته و از اهالی بروسه بود و خطوط مختلف را در نهایت خوبی مینوشت . (قاموس الاعلام ترکی ).