کارثيدیکشنری عربی به فارسیوابسته به کتاب مکاشفات يوحنا , وابسته بتحولا ت عظيم , مصيبت بار , فاجعه انگيز
کورتیلغتنامه دهخداکورتی . (اِخ ) این کلمه در آثار مورخانی از قبیل پولیب و استرابون به طوایف کرد اطلاق شده است . (از تاریخ کرد تألیف رشیدیاسمی ). رجوع به همان مأخذ ص 93، 95، 159 و <span class
اندام کورتیorgan of Corti, spiral organ, organum spiraleواژههای مصوب فرهنگستانبخش حساس حلزونی گوش درونی که یاختههای شنوایی در آن قرار دارد