کارخانجاتلغتنامه دهخداکارخانجات . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) ج ِ کارخانه . (ناظم الاطباء). رجوع به کارخانه شود : احدی از غلامان و ملازمان پادشاه بدون تعلیقه ٔ ناظر از کارخانجات چیزی نبرند. (تذکرة الملوک چ 2 ص <span
سان آنتونیولغتنامه دهخداسان آنتونیو. [ ت ُ ی ُ ] (اِخ ) شهری است از ایالات متحده ٔ آمریکا (تکزاس ) دارای 408400 تن سکنه . قشلاقی ، مرکز صنایع و کارخانجات و تجارت صادراتی است .
بازاسلغتنامه دهخدابازاس . (اِخ ) نام قصبه ای است در ایالت ژیرونده از کشور فرانسه که در 60 هزارگزی جنوب غربی بوردو واقع شده 4200 تن نفوس و کارخانجات چوب بری و تجارت شراب دارد.
شاتلرولغتنامه دهخداشاتلرو. [ ت ِل ِ رُ ] (اِخ ) مرکز آروندیسمان وین واقع در ساحل رودخانه وین دارای 25600 نفر جمعیت . کارخانجات اسلحه سازی ، کنسروسازی و تقطیر و الکل سازی آن معروف است .
پیرنالغتنامه دهخداپیرنا. (اِخ ) نام قصبه ای است واقع در ساحل یسار نهرالبه ، و شانزده هزارگزی جنوب شرقی درسد. کاخی قدیم و بیمارستان و کارخانجات پارچه بافی و دباغخانه ها دارد و بدانجا آبهای معدنی باشد. (قاموس الاعلام ترکی ).