لغتنامه دهخدا
کروخ . [ ک َ] (اِ) حمام . (صحاح الفرس ). صاحب آنندراج آن را بمعنی حمام دانسته و نوشته است بمعنی حمام باشد کدوخ که در فرهنگها دیده بودم اینک ظن غالب است که کروخ بوده و صاحب جهانگیری مصحف خوانده و نوشته : بامدادان پیشم آمد آن نگارین از کروخ بادو