لغتنامه دهخدا
بیش بها. [ بی ب َ ] (ص مرکب ) پربها.(یادداشت مؤلف ). مقابل کم بها. ثمین . قیمتی . غالی . پرقیمت . گران بها. (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). مقابل ارزان . مقابل رخیص : ده پاره یاقوت سرخ و ده تخت جامه ٔ بیش بها... نزدیک وی فرستاد. (تاریخ سیستان ). و اس